اطلاعات

ما تقریبا چیزی داریم که بهش میگیم خیابون یعنی حداقل چیزی که داریم که میشه اسمش رو بزاریم خیابون رو بهش میگیم خیابون این خیابون یه خیابون درست و حسابی نیست چاله چوله داره خیلی کاستی ها داره ولی خب تقریبا خیابونه شبیهشه تقریبا کار داریم تقریبا دغدغه داریم تقریبا روزها رو فعالیت میکنیم تقریبا از شب ها لذت میبریم تقریبا زندگی میکنیم آره ما تقریبا عاشقیم تقریبا معشوق داریم تقریبا وفاداریم تقریبا انسانیم اما این تقریب ها تقریب ها عجب دنیایی دارن این تقریب ها تقریبا میدونیم داریم چی کار میکنیم ماهایی که فک میکنیم این تقریب هارو داریم فقط فک میکنیم که حت اطلاعات...ادامه مطلب

اطلاعات...

به جان پیر خرابات و حق صحبت او که نیست در سر من جز هوای خدمت او بهشت اگر چه نه جای گناهکاران است بیار باده که مستظهرم به همت او چراغ صاعقه‌ی آن سحاب روشن باد که زد به خرمن ما آتش محبت او بر آستانه میخانه گر سری بینی مزن به پای که معلوم نیست نیت او بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب نوید داد که عام است فیض رحمت او مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که نیست معصیت و زهد بی مشیت او نمی‌کند دل من میل زهد و توبه ولی به نام خواجه بکوشیم و فر دولت او مدام خرقه حافظ به باده در گرو است مگر ز خاک خرابات بود فطرت او... اطلاعات...ادامه مطلب